اولین های تو
عزیزم اینو بگم که من سخخخخخخخخخت در اشتباه بودم که تو شلمانی یعنی شما خواب نداشتی.. همون روز اول اولین و اخرین باری بود که شما چند ساعت خوابیدی... قربون اون چشمای سبزت برم انقده کنجکاوی که می خوایی سر از همه جا در بیاری. نریمان تو اولین لبخند واقعیت رو ٤٠ روزگیت به مامان زدی اولین مهمونی دست جمعی با نی نی های دیگه که رفتی ٤٤ روزه بودی خونه مامان رادین گلکم اولین بار که چیزی رو تو دستت گرفتی ٣ ماه و ده روزه بودی. ٣ ماهه بودی که به دستات نگاه می کردی. ٤ ماه و نیمه بودی که یه قلت (غلت) کامل زدی ٦ ماهه بودی که نشستی ٧ ماه و یه هفته بود که سینه خیز رفتن رو شروع کردی ٧ ماه و سه هفته چهار دست...
نویسنده :
مامان مریم
16:38